سکــــــــــوت

چنـــــد خــــــــــــط سکــــــــــــــــوت...

سکــــــــــوت

چنـــــد خــــــــــــط سکــــــــــــــــوت...

تو


صحبت از “دیروز و امروز و فردا” نیست ، صحبت از توست و تو یعنی “همیشه”

خجالت زده ی خاطره هایم باشی . . .



گاهی میان بی رحمی هایت محبت کنی بد نیست . . .

نگذار روزی که جدا شدیم

خجالت زده ی خاطره هایم باشی . . .

دلتنگ

کفشهایم که جفت میشوند دلم هوای رفتن میکند ؛ چه کودکانه دل من تنگ میشود بی آنکه بدانم چه کسی دلتنگ من است !

هعی


همین امروز یا فردا تو را از دست خواهم داد
چگونه بگذرم از تو بگویم هرچه باداباد ؟
مگر هر قصه ی شیرین شبی پایان نمیگیرد ؟
و تو آن قصه ای هستی که بی آغاز میمیرد …