سکــــــــــوت

چنـــــد خــــــــــــط سکــــــــــــــــوت...

سکــــــــــوت

چنـــــد خــــــــــــط سکــــــــــــــــوت...

یک راه توجیح...

خیلی وقت است، من عطر نمی زنم
ابروهایم را بر نمی دارم... صورتم را اصلاح نمی کنم...و موهایم را مرتب نمیکنم!بگذار حداقل یک راه توجیح برای خودم بگذارم!
شاید خیلی شیک تر و زیبـــاتر بـــود... از من !...

های های...

...بعضی وقت ها از شدت دلتنگی گریه که هیــــــــــــچ... دلم میخواهد های های بمیــــــــــــــرم

حتی اگر گرگ....

*آنقدر دلتنگت شده ام که اگر نامه رسانت گرگ بیابان هم باشد قدمش را میبوسم

رفت...

رفت...
اونی که قرار بود تا آخر دنیا باهام بمونه رفت،
دیگه به آخر دنیا اعتقادی ندارم..
با رفتنش اعتقادم هم رفت...

گاهی...

گاهی عمر تلف میشود به پای یک احساس
گاهی احساس تلف میشود به پای عمر…
و چه عذابی می کشد کسی که
هم عمرش تلف میشود
هم احساسش…

ورشکستگیست . . . .

یــــــ ـادمان باشد ؛
در این گرانیـــــــ ـ احساسِ مان را خرج بـے احساسـےهاے کسـے نکنیم . . . .
که سرانجآمش ورشکستگیست . . . .

ارتباط کودک با خدا...

الو ... الو... سلام کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟ مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟ پس چرا کسی جواب نمیده؟ یهو یه صدای مهربون! مثل اینکه صدای یه فرشتس ، بله با کی کار داری کوچولو؟ خدا هست؟ باهاش قرار داشتم... قول داده امشب جوابمو بده.بگو من میشنوم . کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟ من با خدا کار دارم ...هر چی میخوای به من بگو قول میدم به خدا بگم .صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟ فرشته ساکت بود ، بعد از مکثی نه چندان طولانی : نه خدا خیلی دوستت داره مگه کسی میتونه تو رو دوست نداشته باشه؟؟ بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست وبر روی گونه اش غلطید وباهمان بغض گفت :اصلا اگه نگی خدا باهام حرف بزنه گریه میکنما... بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت ؛ بگو زیبا بگو، هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی میکند بگو..دیگر بغض امانش را بریده بود بلند بلند گریه کرد وگفت:خدا جون خدای مهربون، خدای قشنگم میخواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا...چرا؟این مخالف تقدیره چرا دوست نداری بزرگ بشی؟ آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم ، ده تا دوستت دارم اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه فراموشت کنم؟ نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟ نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟ مثل بقیه که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن.مثل بقیه که بزرگن و فکر میکنن من الکی میگم با تو دوستم مگه ما باهم دوست نیستیم؟پس چرا کسی حرفمو باور نمیکنه؟ سخته؟ مگه اینطوری خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت نمی شه باهات حرف زد...خدا پس از تمام شدن گریه های کودک:آدم ، محبوب ترین مخلوق من ... چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش میکنه... کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب میکردند تا تمام دنیا دردستشان جا میگرفت کاش همه مثل تو مرا برای خودم ونه برای خودخواهی شان میخواستند . دنیا برای تو کوچک است ...بیا تا برای همیشه کوچک بمانی وهرگز بزرگ نشوی ...کودک کنار گوشی تلفن، درحالی که لبخند برلب داشت در آغوش خدا به خواب فرو رفت

تنهایی

آدما رو زیاد تنها نذارین تو تنهاییشون یه دنیایی برا خودشون میسازن که دیگه شما توش نیستین !!!

تنها به من بگو با او چگونه میگذرد

حرف هایم... دلخوری هایم... دلتنگی هایم... و تمام اشک هایم بماند برای بعد تنها به من بگو با او چگونه میگذرد که با من نمیگذشت

فرصتی نیست

دیگـر فرصتی بـرای پیامک دادن نیست دست واژه ها را می گیرم و به دیدنت می آیـــم دلتنگیت در هیچ پیامی نمیگنجد

دود..

ابرها دود سیگارهای مردی است ...
که غم هایش را فوت میکند ...
بغض که زیاد شود ...
باران میبارد ...

ساده...

 

هنوز تو شک یک زدو خورد ساده ام....
تو "جا زدی" و من "جا خوردم

روزگارم

سریع ترین نقاشی بود که دیدم در یک چشم به هم زدن روزگارم را سیاه کرد.....

مساله ای...

بیزارم....

از هر مسئله ای که تنها راه حلش

گذر زمان است!

صد در صد تضمینی .

شغل خوبی دارم . . .

” آدم میکنم و تحویل دیگری میدهم “ . . .

صد در صد تضمینی .

بیابان.....

اگر یادتان بود و باران گرفت دعایی به حال بیابان کنید . . .

چتری برایم بگیر

چتری برایم بگیر

                  حتــــی خیالی!

                                   خیس دلتنگــــی شده ام ...

سردی

 خدایا.....
در انجماد نگاه سرد این مردم....
دلم برای جهنمت تنگ شده است..!

به دنبال خود من باش.

تا کی

در شعرهای من

به‌دنبال خودت هستی؟

یک‌بار هم

در شعرهای من

به دنبال خود من باش.

حواست هست خدا؟؟؟؟

                       حواستـــــــــــ هست خـــــــــــــــــــدا؟ 

 

 

 صدای هق هق گریه هام ... از گلویی میاد که تو گفتی از رگش به من نزدیکتری !

حواست هست خدا؟ ... هر وقت صدای شکستن خودمو شنیدم .... گفتم باشه منم خدایی دارم...

حواست هست خدا؟ از بچگی تا الان هر وقت زمین خوردم و به سختی پاشدم یه جمله شنیدم "غصه نخور خدا بزرگه"

حواست هست خدا؟ حواست هست هر روز باهات درد دل میکنم؟ حواست هست غصه هام داره سنگینی میکنه؟ حواست هست خیلی وقته چشام بارونیه؟ حواست هست نفس کم آوردم؟ خدایا نفس میخوام خوشی میخوام ... زندگی میخوام ... خدایا یه خنده از ته دل میخوام ... خدا خیالت راحت ، بازم قلبم شکست

تومنی..

منـی ” کـه کنـارش
تـو ” نباشـی
تـومـنی نـمـی ارزد …! 

کاشکی..

(..')/♥ ♥('..)
.♥/. = .█/.
_| |_ ♥ _| |_


کاشکی حاله این روزامو میفهمیدی

داغ..

باران که میبارد همه چیز تازه میشود....
حتی داغ نبودن تو....!!

خدایا

دلم برات تنگ شده.......

نمیدونم باید فراموشت کنم یا باید منتظرت بمونم

خدایا خودت اونو به من برسون

همیشه در حالی که...

همیشه در حالی که...

یه عالمه حرف بیخ گلوت چسبیده!

یه عالمه اشک توی چشماته!

یه عالمه حسرت توی دلت تلنبار شده...

باید بگی : خب... خدافظ ...!

پر از"دلتنگی"

آنچه از من تا تو گسترده گشته فاصله نیست،دنیایی است پر از"دلتنگی"

پـــشـــتــــــم

کـاش از بـیـن ایـن هـمـه آدم هــایـی کـه " پـیــشـم " هـسـتـند یـکـی " پـــشـــتــــــم " بـود

بگـذار برآیِ چنـد لحظـہ هم که شُـده غـرق بآشَم .. غـرق در اوجِ یِکــــ خیـآل .. خیـآلِ اینڪـہ یکی هم در ایـن دنیـآ هستـــــ که مَرآ انـدکـے دوستــــ داشته بآشَـد ..

یــِہ عـُمـْـر سـُکـوت کـَردَمـ

   یــِہ عـُمـْـر سـُکـوت کـَردَمـ . . . בَر مـُـقابــِـل בادُ بےבاב ِروز ِگار هـَر چے گــُـفـﭞ  

 

       گــُفتــَـم چـَشم! حالآ نـوُبـَـﭞ مـَـنـِـہ سـَـر ِش בاב بــِـکـِـشـَـمـ غــُـر بــِـزَنــَم هـِـے روز ِگآر  

                        ؟! مے خوام خـِـرخـِـرَتـُـ بــِـجوُاَم ! ...

بخیر...

یادش بخیر همیشه میگفت تو با همه فرق داری واسم یه تار گندیده موت رو به عالم نمیدم! فکر کنم چون با همه فرق دارم واسش الان یاد همه هست جز من...